.:لا لا کرده دخمل:.
دخملی لالا کرده. اما... اما چه لالا کردنی. اینقدر شلوغ کرد و سرو صدا که همه خسته شدن. بنده های خدا قیافشون دیدن داره. کلی از سر و کول بابا جونش بالا رفته. کلی با مامان عزیزم پاشکسته دنبال بازی کرده. آخر هم که دایی و زن دایی از دستش فرار کردن اومده سراغ من. میگه بووووووووووووو و سرش رو گذاشته رو متکاش کنار من. هنوز شیر از گلوش پایین نرفته خوابش برد. بابا جون هم کنارش غش کرده. چه خر و پفی هم میکنه. بیا و ببین. اما دخملی انقدر خسته است که انگار نه انگار. دیشب هم خیلی دیر خوابید. حدود ساعت 12.30 بود که تازه دراز کشید. صبح به زور از خونه آوردمش بیرون. حتی وقتی لباس هاش رو هم عوض می کردم بیدار نشد. قربونش برم...
نویسنده :
مامانی
16:44