روژانروژان، تا این لحظه: 13 سال و 4 ماه و 28 روز سن داره

ماجراهای آبجی، داداشی

فرشته های زندگی ام دوستتان دارم از صمیم قلب و با تمام وجود

پسته یا قورت

1390/9/20 17:45
نویسنده : مامانی
248 بازدید
اشتراک گذاری

مسافرت مشهد خیلی خوب بود. خوش گذشت.خیال باطل

خاطرات خوبی رو داشتیم تو اون سه روز مسافرت و لی بامزه ترینشون ماجرای قورت و پسته بود.

عمه حمده تصمیم گرفته بود به دخملی یاد بده اول یک لغمه که تو دهنش هست رو قورت بده و بعد لقمه بعدی رو بزاره تو دهنش.

برای این آموزش از پسته استفاده کرد.

عمه پسته هارو می شکست و میذاشت تو تو دهن دخمل و بعد پسته بعدی رو می گرفت دستش می گفت قورت بده تا دوباره پسته بدم.

عمه: قورت دادی؟

دخمل: قور؟

عمه: بله قورت. قورت بده. آفرین.

این مکالمه ای بود که یک ساعتی عمه و روژان رو مشغول کرده بود.

بعد از اون دخملی هروقت پسته می بینه میگه: قور؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)